به گزارش خبرنگار سیاسی قدس آنلاین، پس از انقلاب اسلامی در ایران، روابط ایران و چین روند رو به رشدی را پشت سر گذاشته است. در بیشتر مواقع چین به عنوان یکی از پنچ شریک بزرگ تجاری ایران مطرح بوده و خود را درسیاست «نگاه به شرق» ایران، در دولت گذشته بیش از گذشته در روابط اقتصادی و سیاسی ایران مطرح کرده است. طی هفته های اخیر بار دیگر اخباری مبنی بر حضور چینیها و تصمیم آنها بر سرمایه گذاری در ایران منتشر شد. فارغ از اعداد و ارقام منتشر شده در رسانه ها در رابطه با میزان و نحوه این سرمایه گذاری با رد تامین خط اعتباری به نظر میرسد در شرایط «فشار حداکثری» و تحریمهای آمریکا حضور یک قدرت اقتصادی برای سرمایه گذاری در اقتصاد و صنعت کشور- البته با توجه به میزان سود و زیان عایدی از قراردادهای مشابه- میتواند کشور را در عبور از این بزنگاه یاری دهد.
نگاه به شرق نوعی اضطرار نه انتخاب
محسن شریعتی نیا استاد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با قدس آنلاین، درباره اینکه روابط اقتصادی با چین به عنوان دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان تا چه اندازه میتواند ایران را در خروج از زیر فشارها کمک کند، گفت: طبیعتا در شرایط موجود چین بخشی از راه حل است. اما باید توجه داشت که ما در یک اقتصاد جهانی به شدت ساختار یافته قرار گرفته ایم، اقتصادی که در آن منافع بازیگران کلیدی در هم تنیده است.
شریعتی نیا در ادامه با اشاره به اینکه «نگاه به شرق» ایران در شرایط کنونی نوعی اضطرار است تا انتخاب، افزود: «نگاه به شرق» به معنای نگاه به چین نیست. درست است که چین در کانون هر سیاست نگاه به شرقی است اما نباید به پتانسل های عظیم سایر آسیایی ها بی توجه بود. در آسیا قدرتهای مهم دیگری مانند ژاپن، هند و آسه آن وجود دارند. ایران باید نگاه متوازنی به آسیا داشته باشد.
دیپلماسی چین در قبال ایران و منطقه
البته در درک رویکرد پکن در قبال ایران باید درک صحیحی از دیپلماسی این کشور در خاورمیانه داشت؛ همانطور که مسعود رضائی، پژوهشگر ارشد مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه میگوید: باید توجه داشت که منطق دیپلماسی دفاعی چین در قبال جمهوری اسلامی ایران، قبل از هر چیز در تصویر بزرگتر خاورمیانه و بهطور اجتنابناپذیر در رقابت با ایالات متحده آمریکا تعریف شده است. چین در میان قدرتهای خارجیِ حاضر در خاورمیانه واجد جایگاه استثنایی و بازیگری ژئوپلیتیک است؛ بهگونهای که با تمام کشورهای این منطقه روابط مطلوب خود را حفظ کرده و مایل نیست که این جایگاه را با بیان مواضع سیاسی صریح یا یک راهبرد مشخص منطقهای در چارچوب اتحاد و ائتلاف با ایران به خطر اندازد.
ایران عامل اصلیِ حواسپرتی آمریکا
به گفته رضائی "نقش ایران برای چین در این خصوص تعیینکننده و حیاتی است. به همین دلیلِ روشن، چین مایل است ایران همچنان عامل اصلیِ حواسپرتی آمریکا برای پرهیز از چرخش به شرق آسیا باشد. شواهد تاریخی نشان میدهند که هرگاه چین احساس کرده ایران در نبود شرایط مساعد بینالمللی گزینه دیگری در اختیار ندارد، به صورت طبیعی درصدد حداکثری کردن منافع و مطالبات خود از جمهوری اسلامی برآمده است. در مقابل، هرگاه ایران فرصت عبور از تخاصم با غرب و تنشزدایی را یافته، ورود چین به همکاری با ایران از شرایط مناسب و معقولتری برخوردار شده است. لذا زمان برای دیدن تصویر بزرگ، عملگرایی ایران و نتایج واقعی آن فرا رسیده است."
در این رابطه «نیل کیمبرلی»، تحلیلگر بازار مبادله ارزهای خارجی، نفت ایران را یک موضوع تنشزای جدید بین واشنگتن و پکن میداند. به نوشته کیمبرلی، دور جدید مذاکرات در هفته آینده بین چین و آمریکا امیدها برای پایان یافتن جنگ تجاری را بار دیگر زنده کرده است اما منافع ملی استراتژیک ناسازگار این دو غول اقتصادی باعث ادامه درگیری آنها خواهد بود و موضوع امنیت انرژی یکی از این موارد است. چین به واردات انرژی برای گرداندن چرخهای اقتصادش محتاج است و آمریکا با پیشرفت در زمینه تولید نفت و گاز شیل، وابستگی کمتری به واردات انرژی پیدا کرده است. اما این استقلال نسبی باعث شده که موضع جسورانهتری برای دستیابی به هدفهای سیاسی و استراتژیکاش در خاورمیانه، قلب نفت و گاز جهان اتخاذ کند و این موضع جسورانهتر دست مایه اختلاف واشنگتن با پکن است.
به گفته این تحلیلگر بازار سرمایه "چین به شکل فزایندهای نیازمند نفت و گاز است و واردات نفتش ۷۰ درصد و واردات گازش ۵۰ درصد افزایش یافته است. با این وجود، چین در جنگ تجاری ۵ درصد تعرفه بر نفت خام وارداتی از آمریکا وضع کرده و این مشکلات چین را به سمت نفت خام ایران سوق داده است."
علی رغم تحریمهای آمریکا علیه نفت و گاز و پتروشیمی ایران ــ که شرکتهای چینی را نیز تاکنون تحت تاثیر قرار داده است ــ واضح است که پکن به این سادگی از نفت ایران نخواهد گذشت و این عطش میتواند بر هر گونه میل دیپلماتیکی برای دورماندن از تنشهای بیشتر با ایالات متحده سایه بیندازد.
با این حال توجه به این نکته بسیار مهم است که فارغ از روابط چین با برخی کشورهای عرب منطقه از جمله عربستان و امارات و فروش تسلیحات نظامی به آنها، حفظ ایران حتی در وضعیت و شرایط کنونی به منزله حفظ جایگاهش در خاورمیانه است و همان طور که گفته شد با اینکه در بسیاری از مواقع از اتخاذ مواضع صریح در قبال مسائل مرتبط با ایران خودداری کرده اما ناگزیر از حمایت از تمامیت ارضی ایران در برابر رقیبش ایالات متحده است ؛ مسئلهای که میتواند امتیازی برای ایران در برقراری روابط بیشتر با چین باشد.
انتهای پیام/
نظر شما